چالش و مزيت ارز ديجيتال
بعد از تجربه نسبتاً خوب بيت كوين در سالهاي اخير در حوزه ارزهاي مجازي، تعداد ارزهاي مجازي در دنيا رو به فزوني گذاشت.
ظهور فناوري هاي ديجيتال، امكان واسطه گري در بازارها را به حداقل رسانده است. به عنوان مثال تا همين سال هاي اخير، دفاتر تاكسي تلفني به عنوان واسطه بين رانندگان و صاحبان تاكسي ها و متقاضيان سفر قرار داشتند، هزينه سفر را با احتساب برگشت خالي خودرو از متقاضي سفر مي گرفتند و نيز با قدرتي شبيه انحصار طبيعي، كيفيت سفر مسافر را تعيين مي كردند. اما به كارگيري فناوريهاي جديد و موبايلي در تاكسي هاي اينترنتي، سبب شد تا با احتساب تنها يك راه سفر براي رانندگان، هزينه خدمات براي متقاضيان سفر، تقريباً نصف شود. همچنين قدرتهاي انحصاري كه گاهي خود را در خدمات ناقص، برخورد نامناسب و …. نشان مي داد، به دليل نياز رانندگان به ماندن در دريايي از خدمات آنلاين توسط بسياري از رانندگان ديگر، حذف شد و مشتري مداري نمود جديدي پيدا كرد.
نمونه اين موضوع يعني حذف واسطه ها به مدد فناوري هاي ديجيتال را مي توان در موارد ديگر نيز به وضوح مشاهده كرد. به عنوان مثال، شكل گيري فروشگاه هاي اينترنتي اين امكان را داد كه مشتريان به جاي اين كه حضوري به خيابان بيايند و با هزينه زياد، كالاي مد نظر خود را انتخاب كنند، به دنياي مجازي بروند و كالاي خود را با سازوكارهاي شفاف در اين عرصه انتخاب كنند، سفارش دهند و حتي با سازو كارهاي نظارتي، از حقوق خود دفاع كنند.
براي فروشنده ها هم خيلي خوب شد. به جاي اين كه براي ديده شدن در خيابان ها، انواع هزينه هاي عوارض را به نقش دلالي شهرداري ها بدهند، صرفاً با يك انبار در نقطه اي كه الزاماً قيمت ساختمان و زمين در آن بالا نبود، توانستند كالاهاي خود را نگهداري كنند و با سيستم هاي حمل و نقل پيك، كالاي خريداري شده اينترنتي را به دست متقاضيان برسانند. امروزه اين كاهش هزينه هاي اضافي، عملاً ديگر صاحبان فروشگاه هاي سنتي را كه قلك وار در حاشيه خيابان ها صف كشيده اند، به چالش كشيده و تمركز اين فروشگاه ها را بر افزايش سرعت و دقت و كيفيت ارائه خدمات بازرگاني قرار داده است.
فناوري ها عليه واسطه هاي پولي
پول و نهادهاي مرتبط با آن يعني بانك هاي مركزي و بانك ها، جايي است كه به تازگي مورد هجوم فناوري هاي نوين قرار گرفته است. اين جا همان جايي است كه بانك ها به واسطه قدرتي كه مشروعيت آن از سوي نهادهاي حاكميتي به دست مي آيد، به واسطه گري مالي مشغول اند.
در سطحي بالاتر، بانك هاي مركزي قراردارند كه با استفاده از «حق آقايي» يا «سينوراژ»، اقدام به چاپ پول، مي كنند. از سوي ديگر ارتباطات در نظام مالي بين الملل نيز موضوعي است كه با استفاده از واسطه هاي تعريف شده توسط اقتصادهاي بزرگ تعريف شده است و اين اقتصادها به مدد اين ابزارهاي واسطه اي، نبض نظام معاملات بين المللي را در اختيار گرفته اند. به طوري كه نمونه آن را مي توان در قالب تحريم هاي مالي ايران از طريق پيام رسان مالي بين المللي (سوئيفت) ديد.
با اين اوصاف، چند سالي مي شود كه تلاش ها براي حذف واسطه ها در سازو كارهاي پولي اقتصادي گسترش يافته است. از جمله تحولاتي كه چند سالي است در اين زمينه رخ داده، پديده نوظهوري به نام رمزينه ارزهاست. بيت كوين نمونه اي مشهور از رمزارزها به شمار مي رود.
رمزينه ارزها كه مبتني بر فضاي ديجيتال هستند، به طور خيلي خلاصه، يك سيستم خصوصي و پول خصوصي براي تسهيل مبادلات بين افراد را تشكيل مي دهند، بدون آن كه نيازي به حضور نهاد مركزي و واسط باشد. تصور كنيد روزي خود شما يك پول اختراع كنيد و بين افرادي كه به شما اعتماد دارند و با شما رابطه دارند، به اشتراك بگذاريد. اين سيستم قادر خواهد بود روابط و تبادلات مالي بين شما و بقيه را شكل بدهد. اين، يك مثال مينياتوري از پديده رمز ارزهاست كه صد البته در مقياس هاي بزرگ معنا پيدا مي كند.
با وجود اينكه اين روزها بهرهگيري از بلاك چين زمينه ساز تحولات شگرف در نظام پولي كشورها معرفي مي شود اما چالش هاي متعدد اين فناوري نظارت بانكهاي مركزي بر آن را الزامي ميكند.
به گزارش پارسيان ارز و به نقل از خبرگزاري تسنيم، سرعت پيشرفت فناوري بهويژه در حوزه فناوريهاي مالي (فين تك) در دهههاي اخير به تغيير شئون مختلف زندگي مردم و همچنين دولتها منجر شده و تحولات شگرفي در نظام پولي كشورها ايجاد كرده است. يكي از اين فناوريهاي نوين، ارزهاي مبتني بر فناوري زنجيره بلوكي (بلاك چين) است كه تحت عنوان رمز ارزها شناخته ميشوند.
مهمترين دلايل فراگير شدن رمز ارزها، مزيتهاي منحصربهفردي است كه در اختيار استفادهكنندگان قرار ميدهند؛ البته در كنار مزيتهاي مطرحشده، اين نوع ارز خطراتي نيز در بردارد كه باعث شده دولتها در قبال آن مواضع متناقضي بگيرند. ازجمله اين خطرات ميتوان به خطر پولشويي، استفاده در عمليات تروريستي، حبابهاي سفته بازانه و فرارهاي مالياتي اشاره كرد كه همه اينها به دليل ماهيت رمزنگاريشده اين ارزها است. پول مجازي غيرمتمركز، به معناي انتشار و كنترل پول فارغ از كنترل و مديريت نهاد ناظر مركزي بوده و تمام فرآيندهاي آن ازجمله انتشار و تأييد تراكنشها بهجاي اينكه توسط نهاد مركزي انجام گيرد از طريق تمامي افراد با سازوكار علوم رياضي و معادلات پيچيده رياضي انجام ميشود.
بهرهگيري از الگوريتمهاي رياضي و رمزگذاري براي صحت معاملات ارزهاي ديجيتال منجر به اين شد كه هيچ كاربري نتواند در شبكه تغيير ايجاد كند، درصورتيكه اين امر در تمام مواقع واقعيت ندارد. در اين فناوري نوين افراد براي ارسال وجوه بايد از يك رمز خصوصي و يك رمز عمومي استفاده كنند. در ادامه با بررسي مزايا و چالش هاي فناوري بلاك چين و بزرگترين دستاورد آن، يعني رمز ارزها ميپردازيم.
مزاياي شبكههاي بلاك چيني و رمز ارزها
مزاياي فراوان فناوري براي بلاك چين و بزرگترين محصول آن رمز ارزها را ميتوان آزادي در پرداخت و دسترسي بينالمللي، هزينه عملياتي پايين، سرعتبالا در انتقالات بينالمللي و فرامرزي و عدم وابستگي به سياستهاي دولتها دانست. استفاده از رمز ارز در شرايط تحريمي ايران به دليل غيرقابلشناسايي بودن فرستنده و گيرنده در اين سيستم، ناتواني دولتها در مصادره و بلوكه كردن ارز رمزها، امكان رهگيري و شفافيت و قراردادهاي هوشمند نيز از ساير مزاياي اين فناوري هستند.
همچنين با توجه به مزيتهاي اين فناوري، بهرهگيري از آن در كشور منجر به كاهش قدرت تحريم دلاري آمريكا عليه اقتصاد ايران، امكان ايجاد رمز ارزهاي منطقهاي و تسهيل در پيمانهاي پولي دو و چندجانبه، تسهيل در جهانيشدن كسبوكارهاي داخلي و بهبود صادرات غيرنفتي، عدم امكان جعل رمز ارزها و امكان افزايش سرمايهگذاري خارجي در كشور است.
چالشها و ريسكها
مهمترين بحث در فرآيند سياستگذاري يك پديده ي نوظهور، شناخت چالشهاي ناشي از آن است؛ لذا قانونگذار و سياستگذار بايد تسلط جامعي بر تمامي ابعاد چالشي رمز ارز داشته باشد. نوسانات قيمتي و عدم ثبات، فقدان قوانين و مقررات مشخص، تهديد اقتصاد واقعي، مشخص نبودن هويت فرستنده و گيرنده، تضعيف بانك مركزي و نهادهاي واسط، امكان فرار مالياتي، پولشويي و گسترش بخش غيررسمي اقتصاد، بروز مشكلات امنيتي، مشكل وراثت، تنوع در ماهيت رمز ارزهاي مختلف، برگشتناپذيري وجه، تأمين مالي گروههاي تروريستي و معاند سياسي، زمان بالاي تأييد تراكنش براي مبادلات داخلي، صرف بالاي انرژي، چندوجهي بودن رمز ارزها و چالش تنظيم گري قوانين از چالشهاي بهرهگيري از رمز ارزها است.
افزايش فعاليتهاي مجرمانه با بهرهگيري از رمز ارزها
پول مجازي برعكس پولهاي سنتي از قوانين و مقررات شفاف برخوردار نبوده و اين ميتواند به يك چالش جدي براي هر دولتي تبديل شود؛ زيرا راه را براي انجام كارهاي مجرمانه و پولشويي باز ميكند. ارزهاي ديجيتال به دليل ماهيت رمزنگاريشده آن، هويت واقعي فرستنده و گيرنده در آن ناشناخته ميماند و اين امكان را براي متخلفان فراهم ميكند تا پول غير مشروع را از طريق فرآيند پولشويي وارد سيستم مالي كشورها كنند.
هك و سرقت گسترده رمز ارزها
همچنين، استقبال بينظير كاربران جهاني از رمز ارزها فرصت خوبي را براي هكرها و مجرمان سايبري فراهم آورده است تا بتوانند با هك حسابهاي كاربري آنها و نفوذ به پلتفرم صرافيهايارزهاي ديجيتال، از طريق حملات سايبري گسترده مبالغ هنگفتي را به سرقت ببرند كه هك گسترده 5 صرافي Mt. Gox ژاپن، بيت فلور، پولونيكس، بيت استمپ و بيت فينكس در تاريخ ارزها رمزنگاريشده كه منجر به تعطيلي اين مراكز شد؛ بيانگر اين امر است. علاوه بر آن؛ معاملات ارزهاي ديجيتال بهصورت روزانه نيز هك ميشوند كه گاهي باعث از دست رفتن همهچيز ميشوند.
رمز ارزها خطري جدي براي سيستمهاي مالي و پولي هر كشور
بزرگترين خطري كه رواج پولهاي مجازي براي دولتها دارد؛ كمرنگ شدن نقش نهادهاي ناظر و بانك مركزي در تراكنشهاي كشور است كه اين مسئله ميتواند يك خطر بسيار جدي براي سيستم پولي و مالي هر كشوري باشد؛ زيرا در اين صورت جايي براي اعمال سياستهاي پولي نميماند و هيچ نظارتي بر تراكنشهاي مالي وجود نخواهد داشت. سياستهاي پولي هر كشور متضمن ثبات اقتصادي و ابزار كنترل كننده پارامترهاي كلان اقتصاد از جمله تورم، بيكاري، پايه پولي، ضريب فزاينده و سرعت گردش پول مي باشد كه تنها با در اختيار داشتن اطلاعات كافي از بازارهاي مالي امكان پذير خواهد بود و افزايش حجم مبادلات غير رسمي و خارج از ديد ناظر همانند مؤسسات مالي غيرمجاز و بازار غير متشكل پولي مستقيماً منجر به كاهش ارزش پول كشور خواهد شد.
علاوه بر اين، در نظام پولي رمز ارزها، دسترسي بهحساب شخص صرفاً با داشتن آدرس كيف پول و رمز عبور امكانپذير است و درصورتيكه اين اطلاعات تنها در اختيار متوفي باشد، هيچ سازوكاري براي دستيابي ورثه به ارث خود وجود نخواهد داشت. در سيستم كنوني بانك محور، اگر مبلغي بهطور اشتباه واريز شود، بانك با وكالتي كه از سوي سپردهگذار دارد، ميتواند وجه را بهراحتي بازگرداند اما در رمز ارز چون هيچ نهاد مركزي و واسطي وجود ندارد و همچنين هويت دارندگان كيف پول مشخص نيست چنانچه وجهي بهطور اشتباه به يك كيف پول ديگر واريز شود بههيچعنوان قابلشناسايي و بازگشت نيست.
انتقال وجه در رمز ارزها غيرقابل تشخيص است و امكان رهگيري ندارد
به دليل سازوكار پنهان تراكنشهاي رمز ارز، گروههاي تروريستي و معاند ميتوانند براي مقاصد خويش بهراحتي از منابع داخلي و خارجي از طريق رمز ارز به تأمين مالي اقدام كرده و دستگاههاي اطلاعاتي توانايي شناسايي آن را ندارند.
شكنندگي بالاي قيمت رمز ارزها ودستكاري در بازار
با توجه به عمق كم بازار رمز ارزها و افزايش آگاهي و اقبال متقاضيان جديد، قيمت رمز ارزها بسيار حساس به اخبار بوده و هر خبر مثبت و يا منفي ميتواند بر قيمت اين ارزها تأثيرگذار باشد؛ در چنين فضايي رفتار تودهوار بسيار قابلمشاهده بوده و ميتواند باعث شكلگيري حبابهايي در دورههاي زماني مختلف شود. علاوه بر اين دارندگان عمده رمز ارزها كه به نهنگ ها معروفند به جهت كسب سود با دامپينگ و دستكاري كردن در اين بازارها عده زيادي كه فروش و خريد بيت كوين يا تريد ميكنند را به زيان مي كشانند و باعث تلاطم و شكنندگي بالا در قيمت اين رمز ارزها مي شوند.
تمام اين عوامل بيانگر اين است كه بهرهگيري از شبكههاي بلاك چيني و رمز ارزها در اقتصاد، به ويژه كشوري مانند ايران كه از لحاظ ساير پارامترهاي اقتصادي و سياسي تحت فشار قرار دارد، بايد بااحتياط بيشتري دنبال شود؛ زيرا تاكنون در تعريفهاي اين فناوري بيشتر صحبتها در خصوص مزيتها بوده و از چالشهاي اقتصادي آن كمتر سخن رفته است و همچنين به دليل نو بودن اين فناوري ممكن است بسياري از اين چالش ها هنوز ناشناخته مانده باشد و بهره گيري از اين فناوري بدون نظارت نهادهاي ناظر از جمله بانك مركزي، وزارت اطلاعات و سازمان بورس و اوراق بهادار، صدمات جبران ناپذيري به پيكره اقتصاد وارد كند.